آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان snowing برفي تو اين زمونه شده غم براي من لباس تن دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:, :: 10:55 :: نويسنده : Hadis
خيلي سخته که بغض داشته باشي ، اما نخواي کسي بفهمه... خيلي سخته که عزيزترين کست ازت بخواد فراموشش کني... خيلي سخته که سالگرد آشنايي با عشقت رو بدون حضور خودش جشن بگيري... خيلي سخته که روز تولدت، همه بهت تبريک بگن، جز اوني که فکر مي کني به خاطرش زنده اي... خيلي سخته که غرورت رو به خاطر يه نفر بشکني، بعد بفهمي دوست نداره... خيلي سخته که همه چيزت رو به خاطر يه نفر از دست بدي، اما اون بگه : ديگه نمي خوامت! در يک روز خزان پاييزي پرستويي را در حال مهاجرت ديدم به او گفتم: دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:, :: 10:43 :: نويسنده : Hadis
ما از جنس رویاهایمان هستیم. چنان باش که به هرکس بگویی مثل من باش
توی خلوت پر از همهمه که صدایی به صدا نمیرسه.اگه میتونی منو دعا کن من من که دستم به خدا نمیرسه.آسمونا ارزونی پرنده ها.جای اسمونا به قفس بده.همه دارو ندارمو بگیر هرچی بود دوباره پس بده.بازم هیچ راهی به مقصد نرسیده من هزارو یک شب معطلم تا ته جاده دنیا رفتم بازم انگار سر جای اولم چرال دنیا با تمام وسعتش مرهمی برای زخم من نداشت؟دارم از ثانیه ها سیر میشم دارم از دوری تو دق میکنم.ای خدا دلم واسط تنگ شده
اگه اول سال به فکر اخر نباشی اخر سال به فکر اول سال میوفتی
می نویسم بر فراز اسمون... استقلال زیبا ترین عشق جهان مینویسم بر سر کوه بلند استقلال فرمانروایی سر بلند.مینزیسم بر تن اب روان استقلال تیم همیشه قهرمان.
انچه میخواهیم نیستیم. انچه دوست داریم نداریم.اما عجب است که هنوز زنده ایم وامیدوار به اینکه روزی جایی در کنار کسی بالاخره خوشبخت خواهیم شد
خداوندا کاش به زمانی بر میگشتیم که همه مشکلات زنذگیمان نوشتن مشق هاو شکستن نوک مدادمان بود
اگه باران بودم انقدر می باریدم تا چمن هارا با سیلها از زمین بر دارم اگه اهنگ بودم اهنگ محبت و دوست داشتن را برایت نوازش میکردم .
از اینکه کفش نداشتم ناراحت بودم ناگهان مردی را در خیابان دیدم که پا نداشت
جزیره دلم را برای امدنت چراغانی کردم اما بهانه اوردی که از دریا هم میترسم
حیف است سهم ما از باران فقط تماشای ان باشد...باید باران شد و در لحظه های نیازبارید یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:, :: 11:35 :: نويسنده : Hadis
انسان هر وقت ميتواند اشتباه كند اما ممكن است هرگز فرصت جبران ان را نداشته باشد. حرف هاي نگفتني ات را شب براي خدا بگو چون شب ها راه آسمان خلوت است. تنهايي يعني ذهنم پر از تو و خالي از ديگران و اطرافم پر از تو و خالي از ديگران. معلم براي سفيد بودن برگ نقاشي ام مرا تنبيه كرد و همه به من خنديدند اما من خدايي را كشيده بودم كه همه مي گفتند ديدني نيست. آمده ام با عطش سال ها تا تو كمي عشق بنو شاني ام/ماهي بر گشته ز دريا شدم تا بگيري و بميراني ام/حرف بزن ابر مرا باز كن دير زمانيست كه باران ام/حرف بزن حرف بزن سال هاست منتظر صحبت طو لاني ام. چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:, :: 16:45 :: نويسنده : Hadis
دو روي سكه: زندگي هر چه باشد همين است اينكه ما سخت درگير آنيم گريه تا هست پر غصه و غم خنده تا هست ما شادمانيم اين ولي حرف يك روي سكه است حرف اين سكه تنها همين نيست خنده گاهي هم از روي درد است گريه هم گاهي از روي شادي است ابر ها تا نگريند در باغ خنده غنچه ها دل نشين نيست غصه و شادي از يك نژادند معني زندگي هم جز اين نيست چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:, :: 16:28 :: نويسنده : Hadis
![]() ![]() |